لحظه های زندگیمون...

لحظه های زندگیمون...

از روز ازدواجمون به بعد....
لحظه های زندگیمون...

لحظه های زندگیمون...

از روز ازدواجمون به بعد....

عاشقانه هشتادم: مادر بزرگم رفت


نمیدونم چرا این سال در کنار تمام خوبی هاش برام سال غم انگیزی بوده

من تو سال نود و دو تا حالا سه تا عزیز رو از دست دادم

دو تا از محارمم رو و پسر خالمو


خدایا بابت همه نعمت هات شکر

مادر بزرگ امیدوارم کنار دایی تو بهشت باشی


عاشقانه هفتاد و نهم:گذر ایام(س)

سلام به عزیزترینم 

نمیدونم چرا این چندوقت دیگه به لحظه های زندگیمون سر نمیزنیم 

شاید چون بیشتر لحظه هامونو کنار هم بودیم 

 

هرروز خدا رو شکر میکنم 

بابت زندگی خوبی که داریم 

شاید گاهی مشکلات کوچیکی باشه 

اما حضور گرمت تو زندگیم همه چیز رو برام حل میکنه 

 

الان تو راهی و داری میای تهران 

حس کردم یه کوچولو هم عصبی بودی از اینکه گفتم امروز بیای 

اگه اذیت شدی ببخشید 

 

دوستت دارم تا آسمونو بهشتش