لحظه های زندگیمون...

لحظه های زندگیمون...

از روز ازدواجمون به بعد....
لحظه های زندگیمون...

لحظه های زندگیمون...

از روز ازدواجمون به بعد....

عاشقانه پنجاه و سوم:حوادث روزگار(س)

سلام عشق ناب من 

دوباره رفتی و دلتنگی سراغمو میگیره 

 

نمیدونم چرا هر موقع که میخوام تو زندگی یه کم آرامش پیدا کنم یا وقتایی که می خوام خوشحال باشم یه اتفاق همه چیز رو به هم میریزه 

عید که اونجوری گذشت... 

بعدش ماجرای خودم که خیلی اذیتم کرد 

تازه داشتم از درگیری مربوط به خودم خلاص می شدم که بیماری مامانی پیش اومد و فعلا که گرفتار بیمارستان هستیم 

 

اما 

ازت ممنونم که کنارم هستی... 

یادت؛حضورت و وجودت باعث میشه بتونم راحتتر از پس مشکلاب بر بیام 

فقط و فقط به عشق خودت.... 

 

راستی یادت باشه دفعه بعد که رفتیم نمایشگاه دوتا قاشق با خودمون ببریم 

 

دوستت دارم

نظرات 1 + ارسال نظر
بهزاد و سمیرا سه‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:53 ب.ظ http://namzady.blogsky.com

انشالله همه مشکلات براتون آسون میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد