لحظه های زندگیمون...

لحظه های زندگیمون...

از روز ازدواجمون به بعد....
لحظه های زندگیمون...

لحظه های زندگیمون...

از روز ازدواجمون به بعد....

عاشقانه چهل و هشتم: لذت

سلام بر عشقم

از شوک بیست و هشتم که بگذریم پنج شنبه و جمعه خیلی خوش گذشت بخصوص دارآباد و گشت زنی


اعتراف میکنم برگشتن خیلی تند اومدم انگار نباشی فقط میخوام برسم به مقصد

راستی وبلاگ دوستانمون که لینک کردم رو ببین بهزاد و سمیرا


دیشب اصفهان زلزله اومد شش صبح برام پیام اومده : پس این کمکهای مردمی که میگن چی شد؟؟؟!!!!


مشتاقم تا آخر هفته ببینمت

خدانگهدارت

عاشقانه چهل و هفتم:زندگی در جریان

سلام بر همسر عزیزم


از هم دوریم و شاید هیچ جایی بهتر از اینجا برا نوشتن نباشه

میدونم تو هم حس من رو داری اما مطمئنا گشایشی حاصل نمیشه مگر با پشت سر گذاشتن مشکلات پس بیا موانع رو رفع کنیم حتی دور از هم...


به آینده نه چندان دوری فکر میکنم که در کنار هم زندگی مشترک زیر یک سقف رو شروع میکنیم.

دوست دارم بهترینها رو تصور کنم تا برامون پیش بیاد پس تو هم به من بپیوند در تحقق این رویا


راستی ماهیا دلشون برات تنگ شده سراغت رو میگیرن...

دوستدارت محمود


عاشقانه چهل و ششم:پایان تعطیلات(س)

سلام مهربونم 

غروب جمعه شونزدهم فروردینه و تعطیلات نوروزی داره آخرین نفسهاشو میکشه 

چه برنامه هایی برای این دو هفته داشتیم اما یک اتفاق همه چیز رو به هم ریخت 

اما باز هم خدا رو شکر میکنم 

همین که کنار هم بودیم برام بهترین بود 

از فردا زندگی روال قبلی خودش رو از سر میگیره 

از خدا میخوام که بهترین ها رو برامون تو سال جدید رقم بزنه 

دلتنگتم،تقریبا سی و دو ساعته که ندیدمت 

جدایی بعد از این مدت کنارهم بودن واقعا برام سخت بود 

نمیدونی چه حالی داشتم فاصله خونتون تا خونمون 

حتی الان که دارم مینویسم..............ولش کن 

دوستت دارم بهترین من.......................................

عاشقانه چهل و پنجم:ناراحتی

سلام

امروز دهم فروردین هست روز عید تصادف و مرگ یکی از بستگان فاجعه ای بود که هیچوقت از یادمون نمیره

شروع سال جدیدمون با گریه و ناراحتی بود

امید این رو دارم که یه روزی بتونم جبران کنم تمام کارهایی رو که در حق من کردی

........