سلام
الان که دارم مینویسم ساعت۰:۲۰دقیقه بامداد سه شنبه است
همه خوابند و من هنوز بیدار
انگار خواب هم از چشای من فراری شده
امشب صداتو نشنیدم
دلتنگی دیگه جای خودش رو به بی قراری داده
بی قرارتم عشقم
رو تختم نشسته بودم وبیرونو نگاه میکردم و به این فکر میکرم که سهم من و تو از این دنیای بزرگ چقدره؟تا کی باید این دوری سخت رو تحمل کنیم و ..............
با وجود همه مشکلات باز هم میخام کنارت باشم
یه دنیا کاش توی ذهن و دلم تلنبار شده
کاش امشب مهمان خوابم باشی
کاش...وکاش...وکاش................................
بی قرار دیدارتم