لحظه های زندگیمون...

لحظه های زندگیمون...

از روز ازدواجمون به بعد....
لحظه های زندگیمون...

لحظه های زندگیمون...

از روز ازدواجمون به بعد....

عاشقانه چهاردهم : آخرای پاییز

سلام

پاییز در گذره و شب یلدا اتمام این فصل زیبا

اگرچه در تهران برف داشتید اما ما در اصفهان بارونم به زور


دیگه دیگه همه امکانات ماله تهرانیاست.


بی صبرانه مشتاق دیدن همسرم هستم چقدر روزها بلنده برعکس شده امسال!!!

چه کنیم با شب یلدا...

عاشقانه سیزدهم: دعوا از نوع یلدایی

امروز پنج شنبه است

بیست و سوم آذر ماه نود و یک


من نفهمیدم این قضیه شب یلدا چیه؟

مگه چه فرقی داره با شبای دیگه

گیر دادن باید مراسم خاصی باشه و رسمه و غیره


آه سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق

عاشقانه دوازدهم:بازگشت(س)

عشق من 

دیروز تمام  طول مسیر رو فکر میکردم،به خودم به خودت به زندگیمون حتی به روزهای قبل از آشنایی با تو،هر خیالی که ردپایی ازت توش پیدا بود یه لبخند شیرین و عمیق رو روی لبم مینشوند. 

موقع اذان از خدا خواستم در رحمتشو بیشتر از این به رومون باز کنه تا بتونیم بهتر از پس مشکلات بربیایم و یه زندگی آروم و شیرین رو شروع کنیم که روز به روز دارم بیشتر بهت دلبسته و وابسته میشم. 

هفته لذت بخشی رو کنارت گذروندم از خدا میخوام این لذت زندگی هرروز بیشتر وبیشتر بشه. 

راستی همیشه آماده شنیدن حرفات هستم. 

دوستت دارم محبوبم 

عاشقانه یازدهم : قریب به یک هفته در اصفهان

معشوقه ام

هفته را در کنارت گذراندم

چه زیبا بود و چه درمانی برای تنهایی ها

آه حال که مینویسم تو در مسیر برگشتی و من در افکارم غرق

فکر بازگشت به خانه و نبودنت مرا دگرگون میکند

چه لحظاتی است با تو بودن

یادت باشد برای دفعه بعد سه تکه سفارش دهیم!!!

راستی دقیقا یک ساعت بعد از رفتنت ماشینم رسید شاید نبودنش باعث شد بیشتر کنار هم قدم بزنیم!
باز هم مخلوقمان را شکر میکنم که تو را در مسیرم قرار داد راستی یادت باشد سوالاتت را بی جواب نخواهم گذاشت شاید در موقعیت مناسب جواب دادم.

دوستت دارم کمتر از خدا و بیشتر از خودم

خدانگهدارت

91/09/19

عاشقانه دهم: دوری

سلام عشقم


دوریت داره اذیتم میکنه

کاش میشد....


من روزهای سختی رو گذروندم این روزها رو هم تحمل میکنم...